۲شهریور

ومن امشب شروع کردم ۲ شهریور

۲شهریور

ومن امشب شروع کردم ۲ شهریور

هامونیست کیست؟

 

یک هامونیست از نظر دیگران یک کیس سایکوتیک حاده ...خله.
چون نمی خواد اونی باشه که واقعا دیگران می خواهند باشه.

یک هامونیست ضعیفه.از نظر خودش و دیگران بازنده ست.
اما نمی دونه چرا اینقدر در برابر ابراز قدرت ضعیفه؟
این ضعف هامون ها از کجا میاد؟
از پدرشون؟
مادرشون؟
وطنشون؟
عشقشون؟....آی عشق! آی عشق!

 

هیچ لاکرداری نمی فهمه حمید هامون ها چقدر دوستش دارند؟
اینه که یه هامونیست فکر می کنه شاید همه ی اون زمزمه ها دروغ بود...
هامونیسم نخستین بار به عنوان یک کیس در فیلم هامون داریوش مهرجویی مورد توجه واقع شد اما هامون ها در 100 سال اخیر ایران بسیارند.
صادق هدایت یک حمید هامونه...
مهدی اخوان ثالث یک نمونه ی دیگه است.
جهان سوم زادگاه این بیماریست.
همه ی روشنفکران جهان سوم از خودشون می پرسند:
چرا کشورهامون کوچک شد؟
چرا مردم دنیا به یک شکل زندگی که ما دوست نداریم می گن زندگی؟
عدم قطعیت هایزنبرگ توصیف واقعی دنیاست یا اسطوره های زیبایی که ما با آنها خو گرفتیم؟
برای یک هامونیست جمع اعتقاد قاطعانه ی ابراهیم به خدایی که به او فرمان کشتن پسرش را داده و عدم قطعیت هایزنبرگ ناممکن است.او آرزوی ایمان اطمینان بخش ابراهیمی را دارد...اما با شک چه کند؟

او شیفته ی درک دنیا با عشق است اما با دنیایی که می خواهد مثل ساعت کار کند چه کند؟
با آدمهایی که فکر می کنند زندگی درست اینه که مثل یه مشت سوسک و مورچه تو مرداب تکنیک دست و پا بزنند .
هامونیست بین عقل و عشق-معنویت و مادیت گیر افتاده و اینها مریضش کرده.
مریض

 

 

 

چند وقت سوالای سخت سخت می پرسی  میخوام یه چیزی بگما اما نمیتونم ... !!!!!

متن کپی اما تقدیم به همه ی سرطان مغزیها (مثل خودم) مخصوصاْ مریضیه منظوره؛ عزیز ؛ که میخوام دنیا نباشه اگه... .

نظرات 1 + ارسال نظر
نگارنده شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:40 ب.ظ http://30youngwoman.blogsky.com

مریضه منظوره دلش برای اون ساعت هایی که می نشستیم و حرف می زدیم و از شیر مرغ تا جون آدمیزاد رو نقد و بررسی می کردیم خیلی تنگ شده ...

مریضه منظوره می فهمه که تو خیلی خوب می فهمی .. حتی با اینکه خیلی از جریانات واقعاً درکشون سخته

مریضه منظوره آرزو میکنه سرطان مغزت خوب بشه ولی همینجوری انسان بمونی ...

خودمم خیلیییییی دلم تنگ شده , ,ولی نمیدونم چرا حوصله ندارم حتی حوصله خودمو.
سپاس از روح بزرگت ,سپاس از احساسات ,که باوجود زیادیش و همه نمیدونمات زیبا است .
مرسی از بابت آرزوت,توقع ندارم یه شبه خوب شه ولی خیلی دوست دارم تو جریان درمانش باشم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد